معنی فارسی patchless

B1

بدون وصله، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن قسمت‌های جداگانه یا وصله وجود نداشته باشد.

Referring to an area that is continuous or without any patches.

example
معنی(example):

منطقه بدون وصله به سرعت با گل‌ها پر شد.

مثال:

The patchless area was quickly filled with flowers.

معنی(example):

یک باغ بدون وصله می‌تواند بسیار مرتب به نظر برسد.

مثال:

A patchless garden can look very neat.

معنی فارسی کلمه patchless

: معنی patchless به فارسی

بدون وصله، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن قسمت‌های جداگانه یا وصله وجود نداشته باشد.