معنی فارسی patheticly
B2به معنای غیرمؤثر و حزنآور، به طریقی که احساس ترحم و تأسف را برای دیگران ایجاد کند.
In a manner that evokes pity or sorrow; despondently.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به قدری با حزن و اندوه صحبت کرد که همه برایش احساس تأسف کردند.
مثال:
He spoke so patheticly that everyone felt sorry for him.
معنی(example):
فیلم به خاطر فیلمنامهای که به طرز احمقانهای بیانگیزه بود، مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The movie was criticized for its patheticly uninspired script.
معنی فارسی کلمه patheticly
:
به معنای غیرمؤثر و حزنآور، به طریقی که احساس ترحم و تأسف را برای دیگران ایجاد کند.