معنی فارسی patriated

B2

به معنای بازگرداندن دارایی‌ها یا سرمایه‌ها به کشور مبدأ آن‌ها است.

To bring back or transfer assets or investments to their country of origin.

verb
معنی(verb):

To assume control of (a governmental power) from a former mother country.

مثال:

Canada moved to patriate its constitution from the United Kingdom in 1982.

example
معنی(example):

شرکت دارایی‌های خود را به کشور دیگر منتقل کرد تا از مالیات‌های کمتر بهره‌برداری کند.

مثال:

The company patriated its assets to take advantage of lower taxes.

معنی(example):

پس از چند سال، آن‌ها بالاخره سرمایه‌گذاری‌های خود را به کشور خود بازگرداندند.

مثال:

After several years, they finally patriated their investments.

معنی فارسی کلمه patriated

: معنی patriated به فارسی

به معنای بازگرداندن دارایی‌ها یا سرمایه‌ها به کشور مبدأ آن‌ها است.