معنی فارسی patricide
B1 /ˈpætɹɪsaɪd/پدرکشی، زمانی که فردی پدر خود را به قتل میرساند، در معنای قانونی و اخلاقی به کار میرود.
The act of killing one's father, often referenced in legal and moral discussions.
- noun
noun
معنی(noun):
Murder of one's father.
معنی(noun):
A murderer of his/her own father.
example
معنی(example):
پدرکشی جرمی است که شامل قتل پدر خود میشود.
مثال:
Patricide is a crime that involves the killing of one's father.
معنی(example):
داستان پدرکشی در بسیاری از افسانههای باستانی به تصویر کشیده شده است.
مثال:
The story of patricide has been depicted in many ancient myths.
معنی فارسی کلمه patricide
:
پدرکشی، زمانی که فردی پدر خود را به قتل میرساند، در معنای قانونی و اخلاقی به کار میرود.