معنی فارسی patriliny
B1استفاده از خط پدری برای تعیین هویت خانوادگی و توارث.
The practice of tracing descent through the father.
- NOUN
example
معنی(example):
نسب پدری یک عمل رایج در بسیاری از بخشهای جهان است.
مثال:
Patriliny is a common practice in many parts of the world.
معنی(example):
درک نسب پدری میتواند به توضیح دینامیکهای خانوادگی کمک کند.
مثال:
Understanding patriliny can help explain family dynamics.
معنی فارسی کلمه patriliny
:
استفاده از خط پدری برای تعیین هویت خانوادگی و توارث.