معنی فارسی patronless

B2

بدون حامی یا پشتیبان، به ویژه در زمینه فرهنگی یا اجتماعی.

Without a supporter or patron.

example
معنی(example):

تئاتر در حال حاضر بدون حامی است و از لحاظ مالی در حال مبارزه است.

مثال:

The theater is currently patronless and struggling financially.

معنی(example):

پس از اینکه حامیان کنار کشیدند، رویداد بدون حامی شد.

مثال:

After the sponsors pulled out, the event became patronless.

معنی فارسی کلمه patronless

: معنی patronless به فارسی

بدون حامی یا پشتیبان، به ویژه در زمینه فرهنگی یا اجتماعی.