معنی فارسی pattable

B1

پاتبل، به معنای قابل فشار بودن یا صاف شدن است.

Describes something that can be pressed or flattened.

example
معنی(example):

سطح میز برای کاردستی قابل فشار دادن است.

مثال:

The surface of the table is pattable for crafting.

معنی(example):

او متوجه شد که خاک رس به راحتی قابل فشار دادن است.

مثال:

She found the clay to be easily pattable.

معنی فارسی کلمه pattable

: معنی pattable به فارسی

پاتبل، به معنای قابل فشار بودن یا صاف شدن است.