معنی فارسی pattoo

A2

نوعی کلاه یا پوشش سر که معمولاً برای محافظت در برابر آفتاب استفاده می‌شود.

A type of hat or head covering, typically worn for sun protection.

example
معنی(example):

او برای جلوگیری از آفتاب به چشمش یک پتتو پوشید.

مثال:

He wore a pattoo to keep the sun out of his eyes.

معنی(example):

کودکان از پوشیدن پتتوهای رنگارنگشان در تابستان لذت می‌بردند.

مثال:

The kids loved wearing their colorful pattoos during the summer.

معنی فارسی کلمه pattoo

: معنی pattoo به فارسی

نوعی کلاه یا پوشش سر که معمولاً برای محافظت در برابر آفتاب استفاده می‌شود.