معنی فارسی paucispirated

B2

پراکنده شدن، به معنای داشتن کمترین چرخش یا دور، معمولاً در توصیف گیاهان و اشیا استفاده می‌شود.

Having few spirals or turns, particularly in the context of natural forms.

example
معنی(example):

این طراحی با ظاهر پراکنده خود مشخص می‌شود.

مثال:

The design is characterized by its paucispirated appearance.

معنی(example):

برخی از گیاهان آرایش برگی پراکنده دارند.

مثال:

Some plants exhibit a paucispirated leaf arrangement.

معنی فارسی کلمه paucispirated

: معنی paucispirated به فارسی

پراکنده شدن، به معنای داشتن کمترین چرخش یا دور، معمولاً در توصیف گیاهان و اشیا استفاده می‌شود.