معنی فارسی pavilioned
B1پاسیوی، به معنای محصور کردن فضایی با استفاده از سازههای پاسیوی، عموماً برای استفاده از فضای خارجی طراحی شده است.
To enclose or decorate an area with a pavilion structure.
- VERB
example
معنی(example):
باغ به طرز زیبایی برای این رویداد با پاسیوی پوشیده شد.
مثال:
The garden was beautifully pavilioned for the event.
معنی(example):
آنها فضای باز را برای مراسم عروسی با پاسیوی پوشیدند.
مثال:
They pavilioned the outdoor space for the wedding reception.
معنی فارسی کلمه pavilioned
:
پاسیوی، به معنای محصور کردن فضایی با استفاده از سازههای پاسیوی، عموماً برای استفاده از فضای خارجی طراحی شده است.