معنی فارسی pavilioning
B1پاسیوجی، فرایند ایجاد یا طراحی فضایی با استفاده از سازههای پاسیوی، معمولاً برای تعریف فضاهایی برای فعالیت های اجتماعی است.
The process of constructing or designing a pavilion space, often for social or recreational purposes.
- VERB
example
معنی(example):
تیم در حال پاسیوجی پارک برای آمادهسازی جشنواره بود.
مثال:
The team was pavilioning the park for the festival preparations.
معنی(example):
پاسیوجی در حیاط پشتی به تجمعات تابستانی جذابیت بیشتری بخشید.
مثال:
Pavilioning in the backyard added charm to the summer gatherings.
معنی فارسی کلمه pavilioning
:
پاسیوجی، فرایند ایجاد یا طراحی فضایی با استفاده از سازههای پاسیوی، معمولاً برای تعریف فضاهایی برای فعالیت های اجتماعی است.