معنی فارسی pay scales
B1مقیاسهای پرداخت، جدولهای سازمانیافتهای که سطح حقوق هر شغل را تعیین میکنند.
Structured tables defining the salary levels for various jobs.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت مقیاسهای پرداخت خود را بهروزرسانی کرد تا رقابتی باقی بماند.
مثال:
The company updated its pay scales to remain competitive.
معنی(example):
درک مقیاسهای پرداخت میتواند به کارمندان کمک کند حقوق خود را مذاکره کنند.
مثال:
Understanding pay scales can help employees negotiate salaries.
معنی فارسی کلمه pay scales
:
مقیاسهای پرداخت، جدولهای سازمانیافتهای که سطح حقوق هر شغل را تعیین میکنند.