معنی فارسی paysages

B1

مناظر، چشم‌اندازهای طبیعی غالباً زیبا که احساسات و احوالات خاصی را نشان می‌دهند.

Natural scenes often depicting beauty, landscapes.

noun
معنی(noun):

A landscape.

example
معنی(example):

هنرمند مناظر زیبای روستایی را نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted beautiful paysages of the countryside.

معنی(example):

مناظر می‌توانند احساسات قوی نوستالژی را برانگیزند.

مثال:

Paysages can evoke strong feelings of nostalgia.

معنی فارسی کلمه paysages

: معنی paysages به فارسی

مناظر، چشم‌اندازهای طبیعی غالباً زیبا که احساسات و احوالات خاصی را نشان می‌دهند.