معنی فارسی pay station

B1

ایستگاه پرداخت، مکانی که در آن می‌توان هزینه خدمات یا محصولات را پرداخت کرد.

A machine or location where payments are made for services or goods.

example
معنی(example):

شما باید به ایستگاه پرداخت بروید تا بلیط پارکینگ خود را خریداری کنید.

مثال:

You must go to the pay station to purchase your parking ticket.

معنی(example):

ایستگاه پرداخت خراب بود، بنابراین نتوانستم برای بلیط خود پرداخت کنم.

مثال:

The pay station was out of order, so I couldn't pay for my ticket.

معنی فارسی کلمه pay station

: معنی pay station به فارسی

ایستگاه پرداخت، مکانی که در آن می‌توان هزینه خدمات یا محصولات را پرداخت کرد.