معنی فارسی pay-offs
B2مزایای مالی یا غیرمالی که از تلاش یا فعالیتهای خاص به دست میآید.
The benefits or returns received for effort or investment.
- noun
noun
معنی(noun):
A payment.
معنی(noun):
A reward.
معنی(noun):
A bribe.
معنی(noun):
A resolution or justification of an event that has already occurred, especially in fiction.
example
معنی(example):
پاداشهای سختکوشی میتواند قابل توجه باشد.
مثال:
The pay-offs for hard work can be significant.
معنی(example):
او پس از ماهها تلاش بالاخره پاداشهایش را دریافت کرد.
مثال:
He finally received his pay-offs after months of effort.
معنی فارسی کلمه pay-offs
:
مزایای مالی یا غیرمالی که از تلاش یا فعالیتهای خاص به دست میآید.