معنی فارسی payt

B1

پرداخت، عمل پرداخت پول یا هزینه برای کالاها یا خدمات.

The act of giving money for goods or services.

example
معنی(example):

من باید این هفته قبوضم را پرداخت کنم.

مثال:

I need to payt my bills this week.

معنی(example):

می‌توانی به من کمک کنی تا اجاره را پرداخت کنم؟

مثال:

Can you help me payt the rent?

معنی فارسی کلمه payt

: معنی payt به فارسی

پرداخت، عمل پرداخت پول یا هزینه برای کالاها یا خدمات.