معنی فارسی paytamine
B1پرداخت مالی، به عمل پرداخت هزینه مشخص به صورت فردی یا گروهی اشاره دارد.
The act of contributing a payment towards a shared expense.
- VERB
example
معنی(example):
خواهرم سهم خود از پروژه را پرداخت خواهد کرد.
مثال:
My sister will paytamine her part of the project.
معنی(example):
همه ما باید تا جمعه حق عضویت را پرداخت کنیم.
مثال:
We all need to paytamine the dues by Friday.
معنی فارسی کلمه paytamine
:
پرداخت مالی، به عمل پرداخت هزینه مشخص به صورت فردی یا گروهی اشاره دارد.