معنی فارسی pc
A2کامپیوتر، دستگاه الکترونیکی که برای پردازش اطلاعات و انجام محاسبات به کار میرود.
Personal computer, a device for processing data and performing calculations.
- NOUN
example
معنی(example):
کامپیوتر جدید از کامپیوتر قدیمی خیلی سریعتر است.
مثال:
The new pc is much faster than the old one.
معنی(example):
باید کامپیوترم را برای عملکرد بهتر در بازیها ارتقا دهم.
مثال:
I need to upgrade my pc for better gaming performance.
معنی فارسی کلمه pc
:
کامپیوتر، دستگاه الکترونیکی که برای پردازش اطلاعات و انجام محاسبات به کار میرود.