معنی فارسی peacekeepers
B2نیروهای نظامی یا غیرنظامی که به منظور حفظ یا تأمین صلح در یک منطقه خاص مستقر میشوند.
Individuals or groups tasked with maintaining peace, often in conflict-affected areas.
- NOUN
example
معنی(example):
نیروهای صلحبان برای کمک به بازگرداندن نظم به کشور ارسال شدند.
مثال:
The peacekeepers were sent to help restore order in the country.
معنی(example):
نیروهای صلحبان اغلب در مناطقی که تحت تأثیر درگیری قرار دارند، کار میکنند.
مثال:
Peacekeepers often work in areas affected by conflict.
معنی فارسی کلمه peacekeepers
:
نیروهای نظامی یا غیرنظامی که به منظور حفظ یا تأمین صلح در یک منطقه خاص مستقر میشوند.