معنی فارسی peacelessness
B1وضعیتی که در آن صلح وجود ندارد، معمولاً با مشکلات اجتماعی و اقتصادی همراه است.
The state of being without peace; often associated with conflict.
- NOUN
example
معنی(example):
بیصلحی میتواند به رنج و ناپایداری در جامعه منجر شود.
مثال:
Peacelessness can lead to suffering and instability in society.
معنی(example):
بیصلحی وضعیت برای ناظران نگرانکننده بود.
مثال:
The peacelessness of the situation was alarming to the observers.
معنی فارسی کلمه peacelessness
:
وضعیتی که در آن صلح وجود ندارد، معمولاً با مشکلات اجتماعی و اقتصادی همراه است.