معنی فارسی peakiest

B1

دارای بالاترین نقطه یا خاصیت نوک‌تری نسبت به دیگران.

Having the most prominent peak or point.

adjective
معنی(adjective):

Sickly; peaked.

معنی(adjective):

Characterised by peaks.

example
معنی(example):

آن کوه نوک‌تری در منطقه است.

مثال:

That is the peakiest mountain in the region.

معنی(example):

این شیرینی نوک‌تری است که تا به حال خورده‌ام.

مثال:

This is the peakiest cookie I've ever eaten.

معنی فارسی کلمه peakiest

: معنی peakiest به فارسی

دارای بالاترین نقطه یا خاصیت نوک‌تری نسبت به دیگران.