معنی فارسی peakily
B1به شیوهای که دارای قله یا اوج باشد، به خاصیت برآمدگی یا قد بلندی اشاره دارد.
In a manner that is pointed or peaked.
- ADVERB
example
معنی(example):
قله کوه به طور برجستهای بالای ابرها قرار داشت.
مثال:
The mountain peak rose peakily above the clouds.
معنی(example):
سقف به گونهای طراحی شده بود که نور خورشید را به طور برجسته جذب کند.
مثال:
The roof was designed to peakily catch the sunlight.
معنی فارسی کلمه peakily
:
به شیوهای که دارای قله یا اوج باشد، به خاصیت برآمدگی یا قد بلندی اشاره دارد.