معنی فارسی peakiness

B1

حالت یا ویژگی اوج و برجستگی، به ویژه در زمینه‌های فیزیکی یا تجاری.

The quality of being peaked or pointed.

example
معنی(example):

برجستگی‌های زمین باعث شد که پیاده‌روی دشوار شود.

مثال:

The peakiness of the terrain made it difficult to walk.

معنی(example):

برجستگی خط تولید تعداد زیادی مشتری را جلب کرد.

مثال:

The peakiness of the product line attracted many customers.

معنی فارسی کلمه peakiness

: معنی peakiness به فارسی

حالت یا ویژگی اوج و برجستگی، به ویژه در زمینه‌های فیزیکی یا تجاری.