معنی فارسی peeringly

B1

به صورت دقیق و با دقت زیاد به چیزی نگاه کردن.

In a manner that involves careful observation or scrutiny.

example
معنی(example):

هنرمند با دقت به کارش نگاه کرد.

مثال:

The artist looked at her work peeringly.

معنی(example):

او با دقت کتاب را بررسی کرد تا معانی پنهان را پیدا کند.

مثال:

He examined the book peeringly to find hidden meanings.

معنی فارسی کلمه peeringly

: معنی peeringly به فارسی

به صورت دقیق و با دقت زیاد به چیزی نگاه کردن.