معنی فارسی peerlessness
C1وضعیتی که در آن چیزی یا کسی از همه بهتر و بیرقیب باشد.
The quality of being without equal or match.
- NOUN
example
معنی(example):
بینظیری مهارت او همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The peerlessness of her skill amazed everyone.
معنی(example):
بینظیری او در این زمینه توسط همه شناسایی شد.
مثال:
His peerlessness in the field was recognized by all.
معنی فارسی کلمه peerlessness
:
وضعیتی که در آن چیزی یا کسی از همه بهتر و بیرقیب باشد.