معنی فارسی pellmells
B1به حالتی که در آن چیزها به طور نامنظم و به هم ریخته هستند و ممکن است به نوعی هرج و مرج را نشان دهند.
A state of confusion or disorder, especially involving movement.
- OTHER
example
معنی(example):
کودکان به هم ریخته بازی کردند و باعث هرج و مرج در اتاق شدند.
مثال:
The children played in pellmells, creating chaos in the room.
معنی(example):
سگها با شادی در حیاط به طرز هرج و مرج دَویدند و پارس کردند.
مثال:
The dogs ran through the yard in pellmells, barking joyously.
معنی فارسی کلمه pellmells
:
به حالتی که در آن چیزها به طور نامنظم و به هم ریخته هستند و ممکن است به نوعی هرج و مرج را نشان دهند.