معنی فارسی peneseismic

B1

مرتبط با فعالیت‌های لرزه‌ای و زمین‌لرزه‌ها.

Relating to seismic activities and earthquakes.

example
معنی(example):

فعالیت پنزایزمی توسط دانشمندان تحت نظر بوده است.

مثال:

The peneseismic activity was monitored by scientists.

معنی(example):

درک الگوهای پنزایزمی برای پیش‌بینی زلزله‌ها حائز اهمیت است.

مثال:

Understanding peneseismic patterns is crucial for predicting earthquakes.

معنی فارسی کلمه peneseismic

: معنی peneseismic به فارسی

مرتبط با فعالیت‌های لرزه‌ای و زمین‌لرزه‌ها.