معنی فارسی penicillated

B1

دارای شکل یا ویژگی‌ای شبیه به پنیسیل.

Having a shape or feature resembling a penicil.

example
معنی(example):

گل شکلی پنسیلی‌دار داشت که شبیه به یک برس بود.

مثال:

The flower had a penicillated shape, resembling a brush.

معنی(example):

طراحی پنسیلی‌دار به اثر هنری لمسه‌ خاصی بخشید.

مثال:

The penicillated design added a unique touch to the artwork.

معنی فارسی کلمه penicillated

: معنی penicillated به فارسی

دارای شکل یا ویژگی‌ای شبیه به پنیسیل.