معنی فارسی penneeck

B1

پنیچ، جسمی کوچک و معمولاً غیرقابل استفاده یا قدیمی.

An object that is small and often of little use or old.

example
معنی(example):

او یک پنیچ را در جعبه قدیمی پیدا کرد.

مثال:

He found a penneeck in the old box.

معنی(example):

پنیچ زیر گرد و غبار پنهان شده بود و از دید دور بود.

مثال:

The penneeck was covered in dust, hidden from view.

معنی فارسی کلمه penneeck

: معنی penneeck به فارسی

پنیچ، جسمی کوچک و معمولاً غیرقابل استفاده یا قدیمی.