معنی فارسی peoplewatches
B1تجربه جمعآوری یا مشاهده رفتارهای مختلف در میهمانیها و جمعها.
Observations of how people behave and interact within social settings.
- OTHER
example
معنی(example):
او از رویدادهای مختلف تماشای مردم جمعآوری میکند.
مثال:
He collects peoplewatches from various events.
معنی(example):
هنر تماشای مردم میتواند جالب باشد.
مثال:
The art of peoplewatches can be fascinating.
معنی فارسی کلمه peoplewatches
:
تجربه جمعآوری یا مشاهده رفتارهای مختلف در میهمانیها و جمعها.