معنی فارسی peoplewatching
B1.activityی که در آن افراد برای سرگرمی یا تفریح از نزدیک به رفتار و تعاملات دیگران توجه میکنند.
The activity of observing people in public places for pleasure.
- noun
noun
معنی(noun):
Observing people and their behaviour as a recreational activity.
example
معنی(example):
تماشای مردم میتواند یک سرگرمی آرامشبخش باشد.
مثال:
Peoplewatching can be a relaxing pastime.
معنی(example):
من عاشق تماشای مردم در کافیشاپ هستم.
مثال:
I love peoplewatching at the café.
معنی فارسی کلمه peoplewatching
:
.activityی که در آن افراد برای سرگرمی یا تفریح از نزدیک به رفتار و تعاملات دیگران توجه میکنند.