معنی فارسی percher
B1کسی که بر روی پرچ مینشیند یا چیزی که بهطور موقت روی یک پرچ قرار میگیرد.
One who perches or rests on a perch.
- NOUN
example
معنی(example):
پرچین در لبه پرچ نشسته بود.
مثال:
The percher sat on the edge of the perch.
معنی(example):
یک پرچین معمولاً در طبیعت دیده میشود که روی شاخهها استراحت میکند.
مثال:
A percher is often seen in nature, resting on branches.
معنی فارسی کلمه percher
:
کسی که بر روی پرچ مینشیند یا چیزی که بهطور موقت روی یک پرچ قرار میگیرد.