معنی فارسی perfumatory

B1

محل یا فضایی که در آن عطرها تولید و ترکیب می‌شوند.

A place where perfumes are made or blended.

example
معنی(example):

محل عطرسازی پر از رایحه‌های مختلف از سرتاسر جهان بود.

مثال:

The perfumatory was filled with various scents from around the world.

معنی(example):

او در یک محل عطرسازی کار می‌کرد و عطرهای منحصر به فردی می‌ساخت.

مثال:

She worked in a perfumatory, creating unique fragrances.

معنی فارسی کلمه perfumatory

: معنی perfumatory به فارسی

محل یا فضایی که در آن عطرها تولید و ترکیب می‌شوند.