معنی فارسی perichordal
B1مربوط به بافتی که در اطراف یک رشته یا ساختار کمری قرار دارد.
Relating to the tissue surrounding a chord or cord-like structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه پریکوردال در توسعه جنینی مهم است.
مثال:
The perichordal region is important in embryonic development.
معنی(example):
در آناتومی، ساختارهای پریکوردال برای حمایت کلیدی هستند.
مثال:
In anatomy, perichordal structures are key for support.
معنی فارسی کلمه perichordal
:
مربوط به بافتی که در اطراف یک رشته یا ساختار کمری قرار دارد.