معنی فارسی perichord

B1

بافتی که در اطراف رشته‌های عصبی یا سایر ساختارها قرار دارد.

A tissue layer surrounding a chord or cord-like structure.

example
معنی(example):

پری‌کورد در طول توسعه ساختار را تثبیت می‌کند.

مثال:

The perichord helps stabilize the structure during development.

معنی(example):

تحقیقات در مورد پری‌کورد برای درک تشکیل اندام ضروری است.

مثال:

Research on the perichord is essential for understanding organ formation.

معنی فارسی کلمه perichord

: معنی perichord به فارسی

بافتی که در اطراف رشته‌های عصبی یا سایر ساختارها قرار دارد.