معنی فارسی periderm
B2پریدِرم، لایه ای محافظ در گیاهان که معمولاً در برش‌های بیرونی و پوست درختان دیده می‌شود.
The outer layer of a plant that replaces the epidermis as it matures.
- noun
noun
معنی(noun):
The outer layer of plant tissue comprising the phellem, phellogen and the phelloderm.
معنی(noun):
The perisarc; the hard outer layer of hydroids and other marine animals.
example
معنی(example):
پریدِرم لایه‌ی بیرونی پوست یک درخت است.
مثال:
The periderm is the outer layer of bark on a tree.
معنی(example):
در گیاهان، پریدِرم به عنوان یک مانع محافظ عمل می‌کند.
مثال:
In plants, the periderm serves as a protective barrier.
معنی فارسی کلمه periderm
:
پریدِرم، لایه ای محافظ در گیاهان که معمولاً در برش‌های بیرونی و پوست درختان دیده می‌شود.
