معنی فارسی peridium

B2

پریدیوم، لایه‌ ای که برخی از قارچ‌ها را احاطه کرده و به محافظت از آن‌ها کمک می‌کند.

A protective envelope or layer that surrounds the fruiting body of some fungi.

noun
معنی(noun):

The outer layer that covers the spore-bearing organ in many fungi.

example
معنی(example):

پریدیوم لایه‌ ای محافظ است که در برخی قارچ‌ها وجود دارد.

مثال:

The peridium is a protective layer found in some fungi.

معنی(example):

در برخی قارچ‌ها، پریدیوم به محافظت از هاگ‌ها کمک می‌کند.

مثال:

In certain mushrooms, the peridium helps protect the spores.

معنی فارسی کلمه peridium

: معنی peridium به فارسی

پریدیوم، لایه‌ ای که برخی از قارچ‌ها را احاطه کرده و به محافظت از آن‌ها کمک می‌کند.