معنی فارسی periglacial

B2 /pɛɹɪˈɡleɪʃəl/

پریگلاسیال به نواحی اطراف مناطق یخی اشاره دارد که در آن‌ها شرایط یخ‌زدگی برقرار است.

Relating to regions adjacent to glaciers characterized by freeze-thaw processes.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to the area around the edge of a glacier.

example
معنی(example):

منطقه‌های پریگلاسیالی در نزدیکی مرزهای یخ‌زدگی یافت می‌شوند.

مثال:

Periglacial regions are found near the limits of glaciation.

معنی(example):

منطقه‌های پریگلاسیالی معمولاً دوره‌های انجماد و ذوب را تجربه می‌کنند.

مثال:

Periglacial areas often experience freeze-thaw cycles.

معنی فارسی کلمه periglacial

: معنی periglacial به فارسی

پریگلاسیال به نواحی اطراف مناطق یخی اشاره دارد که در آن‌ها شرایط یخ‌زدگی برقرار است.