معنی فارسی perihepatic

B1

نواحی اطراف کبد را توصیف می‌کند، که ممکن است شامل آسیب یا التهاب باشد.

Relating to the area surrounding the liver.

example
معنی(example):

پزشک ناحیه پریهپاتیک را برای هر گونه نشانه التهاب بررسی کرد.

مثال:

The doctor examined the perihepatic area for any signs of inflammation.

معنی(example):

یک سونوگرافی می‌تواند به تجسم بافت‌های پریهپاتیک کمک کند.

مثال:

An ultrasound can help visualize the perihepatic tissues.

معنی فارسی کلمه perihepatic

: معنی perihepatic به فارسی

نواحی اطراف کبد را توصیف می‌کند، که ممکن است شامل آسیب یا التهاب باشد.