معنی فارسی periled
B1در خطر بودن، به معنای خطر و آسیبهای جدی که ممکن است موجودی را تهدید کند.
In a state of being endangered or at risk of extinction.
- verb
verb
معنی(verb):
To cause to be in danger; to imperil; to risk.
example
معنی(example):
گونههای در خطر به تلاشهای حفاظتی فوری نیاز دارند.
مثال:
The periled species need immediate conservation efforts.
معنی(example):
دانشمندان در حال مطالعه بر روی حیوانات در خطر هستند تا راههایی برای کمک به آنها پیدا کنند.
مثال:
Scientists are studying the periled animals to find ways to help them.
معنی فارسی کلمه periled
:
در خطر بودن، به معنای خطر و آسیبهای جدی که ممکن است موجودی را تهدید کند.