معنی فارسی perilled

B1

در معرض خطر بودن، به معنای در خطر قرار گرفتن یا به خطر افتادن.

In a state of being in danger or at risk.

verb
معنی(verb):

To cause to be in danger; to imperil; to risk.

example
معنی(example):

قایق در طول طوفان در خطر بود.

مثال:

The boat was perilled during the storm.

معنی(example):

کوهنوردان خود را در کوه در خطر یافتند.

مثال:

The hikers found themselves perilled on the mountain.

معنی فارسی کلمه perilled

: معنی perilled به فارسی

در معرض خطر بودن، به معنای در خطر قرار گرفتن یا به خطر افتادن.