معنی فارسی periodontist

B2

پریودنتیست، دندان‌پزشکی که تخصص در درمان بیماری‌های لثه و ساختارهای حمایتی دندان دارد.

A dental specialist focused on the prevention, diagnosis, and treatment of periodontal disease.

example
معنی(example):

یک پریودنتیست در درمان بیماری‌های لثه تخصص دارد.

مثال:

A periodontist specializes in treating gum diseases.

معنی(example):

او برای درمان لثه‌اش به پریودنتیست مراجعه کرد.

مثال:

She visited the periodontist for her gum treatment.

معنی فارسی کلمه periodontist

: معنی periodontist به فارسی

پریودنتیست، دندان‌پزشکی که تخصص در درمان بیماری‌های لثه و ساختارهای حمایتی دندان دارد.