معنی فارسی peripatetical
B2پیادهروی، مرتبط با فلسفه ارسطو که مطالعات و بحثها را در حین حرکت و پیادهروی انجام میدهد.
Related to the philosophy of Aristotle, particularly in reference to conduct of intellectual discussions while walking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیلسوف از یک رویکرد پیادهروی برای تدریس استفاده کرد.
مثال:
The philosopher adopted a peripatetical approach to teaching.
معنی(example):
او از بحثهای پیادهروی خود در حین قدم زدن در پارک لذت برد.
مثال:
He enjoyed his peripatetical discussions while walking in the park.
معنی فارسی کلمه peripatetical
:
پیادهروی، مرتبط با فلسفه ارسطو که مطالعات و بحثها را در حین حرکت و پیادهروی انجام میدهد.