معنی فارسی peripeteias
B2پرپیتهیا؛ تحولات ناگهانی و غیرمنتظره در یک داستان که به تغییر وضعیت یا سرنوشت شخصیتها منجر میشود.
Sudden changes or reversals of fortune in a story or plot.
- noun
noun
معنی(noun):
A sudden reversal of fortune as a plot point in Classical tragedy.
معنی(noun):
(by extension) Any sudden change in circumstances; a crisis.
معنی(noun):
A turning point in psychosocial development.
example
معنی(example):
در داستان، قهرمان با فراز و نشیبهای زیادی مواجه شد که سرنوشتش را تغییر داد.
مثال:
In the story, the hero faced many peripeteias that changed his fate.
معنی(example):
فراز و نشیبهای نمایش تماشاگران را در آستانه هیجان نگه داشت.
مثال:
The play's peripeteias kept the audience on the edge of their seats.
معنی فارسی کلمه peripeteias
:
پرپیتهیا؛ تحولات ناگهانی و غیرمنتظره در یک داستان که به تغییر وضعیت یا سرنوشت شخصیتها منجر میشود.