معنی فارسی peripheralizes

B1

دستگاه جانبی کردن؛ فرآیند انتقال عملکرد به سمت دستگاه‌های جانبی برای بهینه‌سازی فرایندها.

To create or support peripheral roles or operation in a system.

verb
معنی(verb):

To make peripheral; to marginalize.

example
معنی(example):

نرم‌افزار عملکرد اصلی را به سمت دستگاه‌های جانبی هدایت می‌کند تا عملکرد را بهبود بخشد.

مثال:

The software peripheralizes the main application to enhance performance.

معنی(example):

این فناوری پردازش داده‌ها را به سمت دستگاه‌های جانبی هدایت می‌کند تا کارایی بهتری داشته باشد.

مثال:

This technology peripheralizes the data processing for better efficiency.

معنی فارسی کلمه peripheralizes

: معنی peripheralizes به فارسی

دستگاه جانبی کردن؛ فرآیند انتقال عملکرد به سمت دستگاه‌های جانبی برای بهینه‌سازی فرایندها.