معنی فارسی peripneumonic

B1

پریپنیومونیک، مربوط به التهاب یا عفونت در بافت‌های اطراف ریه.

Relating to inflammation or infection in the tissues surrounding the lungs.

example
معنی(example):

افیوژن پریپنیومونیک باعث ایجاد مشکلاتی در تنفس شد.

مثال:

The peripneumonic effusion was causing difficulties in breathing.

معنی(example):

او به خاطر عوارض پریپنیومونیک پس از ذات‌الریه تحت درمان قرار گرفت.

مثال:

He was treated for peripneumonic complications following pneumonia.

معنی فارسی کلمه peripneumonic

: معنی peripneumonic به فارسی

پریپنیومونیک، مربوط به التهاب یا عفونت در بافت‌های اطراف ریه.