معنی فارسی peripolar

B1

منطقه‌ای که در اطراف قطب‌ها یا نزدیک به آنها قرار دارد.

Related to or situated around a pole, typically referring to regions at the Earth's poles.

example
معنی(example):

ماهواره در یک مدار پری‌پلر در اطراف سیاره گردش می‌کند.

مثال:

The satellite travels in a peripolar orbit around the planet.

معنی(example):

منطقه‌های پری‌پلر به خاطر آب و هوای سردشان شناخته می‌شوند.

مثال:

Peripolar regions are known for their cold climates.

معنی فارسی کلمه peripolar

: معنی peripolar به فارسی

منطقه‌ای که در اطراف قطب‌ها یا نزدیک به آنها قرار دارد.