معنی فارسی perispheric

B1

پریسفریک به لایه‌ها یا جنبه‌های اطراف یک شیء اشاره دارد.

Relating to the area surrounding a specific object.

example
معنی(example):

لایه پریسفریک مدل نمایانگر تأثیرات خارجی است.

مثال:

The perispheric layer of the model represents external influences.

معنی(example):

آنها جنبه‌های پریسفریک اکوسیستم را مطالعه کردند.

مثال:

They studied the perispheric aspects of the ecosystem.

معنی فارسی کلمه perispheric

: معنی perispheric به فارسی

پریسفریک به لایه‌ها یا جنبه‌های اطراف یک شیء اشاره دارد.