معنی فارسی perispherical

B1

پریسفریک به اشکالی گفته می‌شود که در اطراف یک مرکز مشخص شکل می‌گیرد.

Relating to or shaped like a perisphere.

example
معنی(example):

طراحی پریسفریک ساختمان امکان مشاهده پانورامیک را فراهم می‌کند.

مثال:

The perispherical design of the building allows for panoramic views.

معنی(example):

در مهندسی، اشکال پریسفریک می‌توانند قدرت را بهینه‌سازی کنند.

مثال:

In engineering, perispherical shapes can optimize strength.

معنی فارسی کلمه perispherical

: معنی perispherical به فارسی

پریسفریک به اشکالی گفته می‌شود که در اطراف یک مرکز مشخص شکل می‌گیرد.