معنی فارسی perma-tan
B2برنزهای که به طور دائمی و بدون نیاز به آفتاب گرفتن ایجاد میشود.
A tanning effect that creates a bronzed appearance continuously without further sun exposure.
- noun
noun
معنی(noun):
A perpetual tan.
example
معنی(example):
او از لوسیونی برای دستیابی به برنزه دائمی استفاده کرد.
مثال:
She used a lotion to achieve a perma-tan.
معنی(example):
برنزه دائمی به پوست ظاهری برنزه در همه سال میدهد.
مثال:
A perma-tan gives the skin a bronze appearance year-round.
معنی فارسی کلمه perma-tan
:
برنزهای که به طور دائمی و بدون نیاز به آفتاب گرفتن ایجاد میشود.